فرهنگ امروز/ محمد غفوری:
سوزان سانتاگ در پرآوازهترین نوشتۀ تمام عمرش، «علیه تفسیر»، کافکا را یکی از بزرگترین قربانیان تجاوزات لشگر مفسران و فتیشیسم تفسیر اثر هنری دانسته است، فتیشیسمی که میان محتوا و صورت شکافی بزرگ ایجاد میکند و خود را به هر بهایی مقید به کشف معانی پنهان و بزرگ منطوی در آثار هنری مینماید. کارولین دوتلینگر در کتاب کافکا و عکاسی، با ابزاری تفسیری به نبرد با بسیاری از همین لشگرهای متجاوز مفسران میرود؛ وی تفسیر عکاسیک آثار کافکا را با بهرهگیری از آثار چند تن از مفسران دشوارگوی پدیدۀ عکاسی، زیگفرید کراکاوئر، والتر بنیامین و تئودور آدورنو به پیش میبرد و میکوشد تا در ناخودآگاه دیدمانی (به تعبیر بنیامین) کافکا رسوخ کند. هریک از این سه مفسر بزرگ که ملاحظاتی پیچیده دربارۀ نسبت خلافیت ادبی کافکا و عکاسی داشتند بر آن بودند تا با تفسیر عکاسیک کافکا، او را از شر تفسیرهای کلاننگری رها کنند که اندیشۀ کافکا را دستمایه تفاسیر هستیشناختی بلندپروازانه و البته بیارتباط با فرایند و غایت تولید ادبی نزد او مینمایند. این هر سه خوانش نزدیک و جزئینگرانه کافکا را بهعنوان بدیلی برای این آفت تفسیری عرضه میداشتند. دوتلینگر همین رویکرد را در ملاحظات عکاسیک کافکا و اشارات محسوس و نامحسوس او به عکاسی در آثار و یادداشتهای شخصیاش پیمیگیرد و نزدیکی موضع خود کافکا را با ملاحظات کراکاوئر، بنیامین و آدورنو نشان میدهد.
در واقع دوتلینگر نشان میدهد که آنچه را این سه در قالب تأملاتی فلسفی و پیچیده بیان میداشتهاند به شکلی دیگر و از رهگذر تولید ادبی، هرچند گاه با ابهامها و موضعگیریهایی چندپهلو به بیان درمیآورد. نویسنده در طی این مسیر از دیدگاههای دیگر نظریهپردازان عکاسی، از جمله سانتاگ و بارت نیز بهره میگیرد تا بافت نظری اثر خود را تکامل بخشد، هرچند که خطاهای این دو را در خوانش عکاسیک کافکا نیز برجسته میسازد.
دوتلینگر در نگارش و تمهید رهیافت تفسیری خود گاه همان اسلوب بیان نامتعارف و پیچیدۀ منابع نظری خود را اتخاذ میکند و ازهمینرو، دایرۀ بالقوه وسیع مخاطبان خود (علاقهمندان پرشمار آثار کافکا، منتقدان ادبی و محققان نظریۀ عکاسی) را محدود به کسانی میکند که توانایی پیگیری ایندست از مباحث نظری پیچیدۀ میانرشتهای را با ادبیات خاص نویسنده دارند؛ طبعاً چنین رهیافتی کار ترجمه این اثر را برای هر مترجمی دشوار میکند، همین دشواری دامنگیر مترجم فارسی کتاب کافکا و عکاسی شده و باعث شده است تا ترجمۀ فارسی اثر، متنی مغشوش و در موارد بسیاری غیرقابل استفاده و گمراهکننده از آب درآید. ترجمۀ فارسی فستیوالی است از خطاهای کوچک و بزرگ که از حذف کلمات تا جملات کامل را دربرمیگیرد و به ترجمۀ مبهم، ناقص و یا بالکل نادرست بخشهای عمدهای از اغلب صفحات کتاب منتهی میشود. در اینجا تنها به نمونههایی از خطاهای بزرگتر مترجم بسنده میکنیم، با این امید که ویراست بعدی کتاب با بازخوانی و رفع این دسته از اغلاط ترجمهای منتشر شود.
در همان نیمصفحۀ نخست فصل اول کتاب (در اینجا از مقدمۀ مؤلف درمیگذریم) علاوه بر حذف پارهای از واژهها، افعال و قیدها، با حذف کامل یک جمله مواجهیم؛ جملۀ زیر در متن انگلیسی در ترجمۀ فارسی کاملاً جا افتاده است:
Indeed, for none of these writers is photography simply an objective, mimetic medium.
رعایت نکردن سازمان نحوی ترکیبهای وصفی و اضافی که معنا را مخدوش میکند نیز در همین نیمصفحه به چشم میآید؛ برای مثال، عبارت beyond the cliche of photographic realism and immediacy اینگونه ترجمه شده است: «ورای ویژگیهای رئالیستی کلیشهای و بیواسطگی عکاسی»، (ص ۲۵). حال آنکه رئالیسم و بیواسطگی هر دو مضافالیه واژۀ کلیشه هستند و منطقاً باید اینگونه ترجمه میشدند: «ورای کلیشۀ رئالیسم و بیواسطگی عکاسیک».
باز هم در ادامه به جملهای برمیخوریم که هم ناقص و هم اندکی نادقیق ترجمه شده است؛ در متن فارسی میخوانیم که: «عکاسی برخلاف ویژگی ظاهراً تقلیدی خود، دیدگاه آشنای ما از جهان را به چالش میکشد»، (ص ۲۵). حال آنکه در متن انگلیسی این جمله اینگونه آمده است:
Despite their superficially mimetic character, photographs challenge rather than affirm our familiar view of the world.
ترجمۀ تقریباً درست این جمله ازاینقرار است: «عکسها برخلاف سرشت ظاهراً محاکاتی (یا تقلیدی) خویش دیدگاه مألوف ما از جهان را تأیید نمیکنند، بلکه به چالش میکشند.» اما آنچه برای خوانندۀ متن فارسی دشوارهایهای بیشتری ایجاد و متن را از حیز انتفاع ساقط میکند، ترجمههای کاملاً غلطی است که صورت گرفته است؛ برای مثال در متن فارسی میخوانیم که «مفهوم ضد واقعگرایی عکاسی، هستۀ اصلی تعامل هر سه منتقد بوده و بیشتر به بررسیهای خود کافکا در رابطه با رسانۀ عکاسی میپردازند»، (ص ۲۶)؛ اما در متن انگلیسی آمده است که:
This anti-realist conception of photography is central to all three critics’ engagement with Kafka; what is more, it also underpins—as we shall see in later chapters—Kafka’s own explorations of the medium.
ترجمه نسبتاً صحیح این جملات میتواند ازاینقرار باشد: «این برداشت ضدواقعگرایانه از عکاسی جایگاهی محوری در برخورد هر سه منتقد با کافکا دارد؛ افزون بر این، چنین برداشتی (چنانکه در فصلهای بعدی خواهیم دید) شالودۀ کاوشهای خود کافکا دربارۀ این رسانه را نیز تشکیل میدهد.» طرفه آنکه جملۀ متعاقب آن نیز نادقیق ترجمه شده است: «بنابراین، مطالعۀ عکاسانۀ [آثار] کافکا متمرکز شدن به تنشهای اساسی زندگی مدرن است که زندگی فردی با نهادها و سازمانهای اجتماعی-سیاسی غیرشخصی مواجه و توسط آن شکل میگیرد.» در متن انگلیسی این جملات به این صورت آمده است:
To read Kafka photographically is thus to home in on the fundamental tensions of modern life, in which the individual is confronted and constructed by impersonal socio-political machineries.
که میتوان آن را اینگونه ترجمه کرد: «خوانش عکاسیک آثار کافکا به معنای تمرکز بر تنشهای بنیادین زندگی مدرن است، زندگیای که در آن فرد با سازوبرگهای اجتماعی-سیاسی غیرشخصی مواجه و برساخته میشود.»
جملات بسیاری نیز به همینسان نادقیق و با حذف برخی از عناصر خرد جمله ترجمه شدهاند و جالب آنکه این جملات پیچیدگی ساختاری و معنایی خاصی ندارند که بخواهد مترجم را سردرگم کنند؛ ازاینقرار، خطاهای راهیافته در آنها تنها میتواند ناشی از سهلانگاری باشند، از نمونههای آن میتوان به این مورد اشاره کرد: «زیگفرید کراکائر نخستین کسی است که با مقالۀ عکاسی، (۱۹۲۷) خود به سبک روایت مرتبط با نگاه خیرۀ عکاسانۀ کافکا میپردازد»، (ص ۲۶)؛ این جمله در متن انگلیسی چنین است:
In his essay ‘Die Photographie’ (‘Photography’, ۱۹۲۷) , Siegfried Kracauer is the first to associate Kafka’s narrative style with the photographic gaze.
ترجمۀ پیشنهادی برای این عبارات میتواند ازاینقرار باشد: «زیگفرید کراکائر نخستین کسی است که در مقالۀ خود با عنوان Die Photographie («عکاسی»، ۱۹۲۷) سبک روایی کافکا را با نگاه خیرۀ عکاسیک پیوند میزند.» این بیدقتیها در متن ترجمه همچنان ادامه مییابند، در اینجا با اکتفا به ذکر نمونهای دیگر به سراغ خطاهای بزرگتر در ترجمه میرویم. در متن ترجمه آمده است: «عکاسی، [کلیت] پیوستار فضایی (و زمانی) را به چنگ میآورد؛ تصاویر حافظه فقط چیزهایی را در خود حفظ میکنند که از درجۀ اهمیت بالایی برخوردار باشند.» حال آنکه در متن انگلیسی کتاب این عبارات مواجه میشویم:
Photography grasps what is given as a spatial (or temporal) continuum; memory images retain what is given only insofar as it has significance
ترجمۀ پیشنهادی: «عکاسی امر دادهشده را بهمثابه پیوستاری مکانی (یا زمانی) درک میکند؛ تصاویر حافظهای امر دادهشده را تنها تا زمانی حفظ میکنند که واجد اهمیت است».
گذشته ازایندست اغلاط، در متن فارسی با ترجمۀ نادقیق و سهلانگارانۀ برخی از اصطلاحات تخصصی نیز مواجهیم؛ برای نمونه، ترکیب اصطلاحی contextual framework بهگونهای سادهانگارانه به «معانی و مفاهیم» (ص ۲۷) ترجمه شده است؛ یا چند صفحه بعدتر، اصطلاح discursive continuity (تداوم گفتمانی) به «تداوم روایت» (ص ۲۹) برگردانده شده است. اصرار مترجم بر تلخیص نابجا و حذف برخی از عناصر مهم معنایی باعث شده تا علاوه بر ناقص بودن محسوس برخی از جملات، ترجمۀ کاملاً نادرستی از آنان نیز داشته باشیم؛ برای نمونه در متن فارسی میخوانیم: «بنابراین، طبق خوانش کراکائر از آثار کافکا، آنها با ارائۀ نتایج نامتجانسی که هیچ نوع سنخیت ترکیبی ندارند، نوعی تکهتکِگی زیباشناسی عکاسانه به دست میدهند»، (ص ۲۸). حال آنکه در متن انگلیسی آمده است:
In Kracauer’s reading, then, Kafka’s works mobilize a photographic aesthetic of fragmentation, illustrating its disorienting consequences in scenarios which offer no scope for synthesis.
ترجمۀ پیشنهادی میتواند بدین صورت باشد: «بنابراین، در خوانش کراکاوئر، آثار کافکا زمینهساز ایجاد نوعی زیباییشناسی عکاسیک از عمل پارهپارهسازی میشوند و در قالب سناریوهایی که هیچ عرصهای برای ترکیب ارائه نمیکنند، پیامدهای سردرگمکنندۀ آن را به تصویر میکشند.»
عبارات زیر نیز مخاطب را سردرگم میسازند و تنها بخشی از معنا را به شیوهای ناقص منتقل میکنند: «بنابراین، متون کافکا مانند بسیاری از عکسهای تهیهشده با فلاش... سفید مثل گچ، مبتلا به سندرم داون مغولی در مراسم عروسی خردهبورژواها در تابلوهای هانری روسو، مخاطب را شوکه میکنند»، (ص ۲۸). در متن انگلیسی میخوانیم:
As a result, Kafka’s texts are pervaded by ‘a fund of flash photographs…as chalky and mongoloid as a petty bourgeois wedding by Henri Rousseau’, inducing a sense of ‘shock’ in his readers who find themselves confronted with these disturbingly vivid snapshots.
ترجمۀ پیشنهادی: «در نتیجه، متون کافکا سرشار از انبوهی از عکسهای حاصل از فلاش هستند... پریدهرنگ و ابلهانه، مانند یکی از تابلوهای مراسم عروسی خردهبورژواهای هانری روسو؛ این متون حسی از شوک را در مخاطبان او ایجاد میکنند، مخاطبانی که خود را در مواجهه با این عکسهایی میبینند که به گونهای اضطرابآور واضح هستند.» در اینجا نه تنها در انتقال معنا اشکالی پیش آمده، بلکه بخشی از جمله نیز بدون هیچ دلیلی حذف شده است.
اما نمونهای دیگر؛ در متن فارسی آمده است: «لحظههای عکاسیک در روایتهای کافکا، به طور ضمنی، با سطح کاهشی همراه نیستند [!]، بلکه نشان میدهند که چنین عکسهایی حاصل استدلال از پیش موجود و حالت غریزی شخصی [نویسنده] در ایجاد اثر است»، (ص ۲۹). این جملات ترجمۀ پارهای از متن زیر است:
By implication, the photographic moments of Kafka’s narratives are associated with a reduced level of authorial intention, suggesting that such images are the result of a prerational, instinctive mode of creation.
ترجمۀ پیشنهادی: «لحظههای عکاسیک در روایتهای کافکا حاصل سطح تنزلیافتهای از نیت مؤلف هستند و نشان میدهند که چنان تصاویری محصول یک سبک پیشاعقلانی و غریزی در خلق اثر هستند.»
بگذارید با ذکر نمونهای دیگر بحث را در همین جا پایان دهیم؛ در متن فارسی میخوانیم: «متون کافکا با اجتناب از رئالیسم عجیب و غریب عکاسی و با استفاده از ویژگیهای تحریفکنندۀ آن به نفع نیروهای روایی، پایههای اجتماعی و روانشناختی خود را مشخص میکنند»، (ص ۳۰)؛ اما در متن انگلیسی چنین آمده است:
By abandoning the phantasmagoria of photographic realism in favour of a narrative optic which lays open its own techniques of distorting exposure, Kafka’s texts uncover their own reifying social and psychological foundations.
ترجمۀ تقریباً درست این عبارات دشوار میتواند بدین صورت باشد: «متون کافکا با فروگذاشتن توهم رئالیسم عکاسیک به سود نوعی چشم روایی که فنون نمایش تحریفکنندۀ خویش را در معرض دید قرار میدهد، از بنیادهای اجتماعی و روانشناختی عینیتیافته خود پرده برمیدارند.»
این تنها منحصر به ۵ صفحۀ نخست فصل اول کتاب هستند و در صفحات بعدی نیز با شدت و حدت کمتر یا بیشتری تکرار میشوند و این در حالی است که در دیگر مواردی که با ترجمهای نسبتاً درست مواجهیم، شاهد حذفیات و یا تلخیصهای ناموجه و نیز ترجمههایی مکانیکی هستیم. مؤلف کتاب در جایی به نقل از آدورنو، آثار کافکا را به عکسهایی تشبیه میکند که عکاس به گونهای آگاهانه گذاشته است تا بخشی از پارچۀ سیاه روکش دوربین در گوشهای از عکس نمایان باشد؛ با استفاده از همین تمثیل میتوان گفت که متأسفانه مترجم کتاب آن پارچۀ سیاه را بهتمامه بر روی متن فارسی کشیده و متن را ناخوانا و تا حد بسیار زیادی غیرقابل استفاده کرده است. امید که در ویرایش بعدی کتاب، نسخهای دقیقتر و منقحتر از ترجمۀ آن در اختیار مخاطبان قرار گیرد.
مشخصات کتاب: کارولین داتلینگر، مترجم: کریم متقی، ناشر: شورآفرین، تعداد صفحه: ۲۶۴ صفحه، قیمت: ۲۱ هزار تومان
نظر شما